کلاس خصوصی زبان انگلیسی تجاری و بازرگانی Business English

کلاس خصوصی زبان انگلیسی تجاری و بازرگانی Business English

کلاس های خصوصی آموزش تخصصی مکالمات و مکاتبات اداری، تجاری و بازرگانی به زبان انگلیسی. Business English و English for Marketing
کلاس خصوصی زبان انگلیسی تجاری و بازرگانی Business English

کلاس خصوصی زبان انگلیسی تجاری و بازرگانی Business English

کلاس های خصوصی آموزش تخصصی مکالمات و مکاتبات اداری، تجاری و بازرگانی به زبان انگلیسی. Business English و English for Marketing

Phrasal Verbs - افعال عبارتی - افعال دو کلمه ای

افعال عبارتی (Phrasal Verbs) با Forward



Bring forward

جلو انداختن، پیش کشیدن

Syn. Arrange to have earlier (e.g. a meeting)

Example:

They’ve brought the meeting forward to this Saturday.

آنها ملاقات را تا این شنبه جلو انداختند.

-------------------------------------------

Put forward 

پیشنهاد دادن، مطرح ساختن

Syn. Make a suggestion , etc.

Example:

I’d like to put forward a proposal for improving sales.

مایلم طرحی را برای بهبود فروش مطرح کنم. 

اصطلاحات انگلیسی



On purpose

عمداً، از روی قصد
For a reason, deliberately

NOTE: This idiom is usually used when someone does something wrong or unfair.

Do you think that she didn't come to the meeting on purpose?
آیا فکر می کنی که او عمداً به جلسه نیامد؟

It was no accident that he broke my glasses. He did it on purpose.

او تصادفی عینک مرا نشکست. عمداً این کار را انجام داد.


اصطلاحات زبان انگلیسی همراه با معنی فارسی - English Idioms


Take sb for granted

قدر کسی را نداستن – بی اهمیت پنداشتن کسی
-------------------------------------------------------
A: Do your children appreciate what you’ve done for them?
بچه هایت قدر زحماتت را می دانند؟

B: No. They take me for granted. They’re so thankless.
نه. آنها قدر مرا نمی دانند. خیلی قدرنشناس اند.


اصطلاحات زبان انگلیسی همراه با معنی فارسی - English Idioms


Look down on sb

(به کسی) به دیده تحقیر نگریستن
--------------------------------------
A: Why is Lisa so lonely? Nobody wants to socialize with her.
چرا لیزا انقدر تنهاست؟ هیچکس نمی خواهد با او معاشرت کند.

B: It’s her own fault. She’s so arrogant. She looks down on everybody.
تقصیر خودش است. خیلی متکبر است. به همه به دیده تحقیر نگاه می کند.